دانش الفبای صنعت
- شناسه خبر: 404
- تاریخ و زمان ارسال: 23 مرداد 1401 ساعت 05:16
- بازدید : 1,126
- نویسنده: محمد بروغنی
سوال پیش آمده در اینجا این است که آیا یاید استقرار و شروع فعالیت واحد صنعتی را با صنعتی شدن یکی بدانیم ؟ صنعتی شدن کپی کاری یا مونتاژ نیست ، صنعتی شدن دستیابی به راه روش و دانش تولید است نه اینکه واحدی را دیده ماشین آلات آن را خریده وارد کرده وپس از نصب و راه اندازی خط تولید بگوییم صنعتی شدیم.
صنعتی شدن یعنی دانش دار شدن یعنی صاحب نظر شدن یعنی مدام به روز شدن وایجاد تغییر وتحول مثبت و روبه جلو در ایجاد وبهبهود روش های تولید . صنعتی شدن یعنی دانش محور شدن و گرنه نصب چند دستگاه و کار با خطوط تولیدی که صنعتی شدن نخواهد بود زیرا استقرار صنایع بدون داشتن پشتوانه علمی ودانشی بدون شک به شکست تولید ویا در خوشبینانه ترین حالت به تولید با هزینه های بالا و فاقد ارزش رقابت و با سود آوری ناچیز و هدر رفت منابع منجر خواهد شد.
دانش در صنعت ایستایی ندارد و به قول معرف به جای ماهی دادن باید ماهیگیری را آموزش داد. بدون شک تولید صنعتی بدون داشتن پشتوانه دانش محکوم به شکست است . با یک بررسی ساده می توان دریافت چرا اکثر برندهای قدیمی در تولید محصولات برایمان به خاطره تبدیل شده اند. ضمن در نظر گرفتن جایگاه مهم مدیریت در یک مجموعه ی صنعتی نقش حرکت دانش محورانه یا به عبارتی دانش بنیان واحد صنعتی در مراحل تولید طی سالیان مختلف نیز می تواند گواه بر موضوع مطرح شده باشد.
تولید دانش محور یعنی اینکه همیشه چند قدم از سایرین جلوتر بودن ، یعنی کاهش هوشمندانه هزینه های ثابت ومتغیر تولید ، یعنی از بین بردن هزینه های سربار تولید ، یعنی تولید ناب ومقرون به صرفه و مشتری پسند ورقابت پذیر و پیشرو در تولید محصول با کیفیت . رقابت در تولید ریشه در رقابت در تولید دانش دارد. البته باید خاطر نشان کرد تولید دانش صرف خیر بلکه دانش عملیاتی شده. پس با دو موضوع مهم مواجه هستیم اول تولید مفهومی دانش صنعتی و دوم تبدیل دانش مفهومی صنعتی به دانش مصداقی ،عملیاتی واجرایی که این اخری اشاره دارد به بحث قدیمی ، پرتکرار ارتباط دانشگاه وصنعت .
ضمن تقدیر از تلاش های انجام شده طی سالیان گذشته وسالیان اخیر در پیوند هرچه بهتر وبیشتر ایجاد ارتباط دانشگاه با صنعت بنا بر تجربه خود می خواهم دلایلی را برای عدم ایجاد مستحکم این پیوند بیان نمایم و بیان دقیقتر و کارشناسی موضوع را به صاحبنظران فرهیخته ی این عرصه واگذار می نمایم.در نگاه اول به خوبی می توان دریافت بین فعالیت رشته های تحصیلی دانشگاهی موجود و نیاز واحدهای صنعتی کشور توازن برقرار نمی باشد و واحدهای دانشگاهی بیشتر به ذایقه ی مخاطبان (جامعه ی هدف ) خود نظر دارند.
یک نگاه ساده به کاهش میزان اشتیاق واستقبال متقاضیان و خانواده ی آنان جهت شرکت در رشته ی ریاضی و فنی در سطح دبیرستان های کشور ومیزان و مقایسه ی نوسانات آن با میزان داوطلبان سایر گروه های آموزشی در هنگام برگزاری کنکور سراسری و بررسی روند چندین ساله ی این موضوع بدون شک بیانگر کاهش استقبال به رشته های فنی ومهندسی را آشکار می نماید.
این موضوع در تضاد کامل با اشتیاق سالیان قبل متقاضیان حضور در این رشته می باشد با یک نگاه آسیب شناسانه ی ساده می توان گفت توجه و بررسی و وضعیت فعلی بسیاری از متقاضیان پیشین بدون تردید می تواند در بروز این روند تاثیر نخواهیم بگوییم بی تاثیر کم اثر نبوده ونیست. دانش در مسیر زمان و از فردی به فرد دیگر یا به عبارتی جامع تر از نسلی به نسل دیگر با تاثیر شگرف منتقل می شود چنانچه عرض شد دانش ایستایی ندارد بلکه چرخه ی تولید دانش در گردش است وهر فرد ویا نسلی مطالبی یا عملی بر آن افزوده و به بعدی منتقل می نماید.
اعتماد به دانش آموختگان صنعتی ، به روز بودن مطالب صنعتی تدریسی دانشگاهی و مرتبط بودن آن با صنایع مستقر و در صورت امکان حرکت به سوی دانش های صنعتی به روز دنیا و ایجاد و مبادله ی دانشجو با دانشگاه های صاحب نام در این خصوص. بر طبق شواهد وقراین موجود ما ایرانیان استعدادها را به لطف خداوند داریم مهم در مسیر قراردادن و شکوفا کردن این استعدادهای ذاتی وخدادادی است.
حرکت واحد های دانشگاهی به سوی دانش های نوپا ، آینده ساز و رقابتی به منظور کاهش زمان ورود و دستیابی ملی به این دانش ها و ایجاد وحفظ حالت پیشرو بودن در امور. دانش صنعتی باید به موقع و به جا وارد سیستم تولید شده و با ایجاد دانشی نو تر به صورت طبیعی و مستمر از چرخه خارج و دانش جدید جایگزین گردد و دانش قبلی که هنوز هم برای بسیاری از کشورها می تواند جدید باشد با شرایطی برای تولید با عناوینی به عنوان مثال تحت لیسانس واگذار گردد و این می شود حکمرانی دانش که نقش به سزای در تولید اقتدار ملی وبین المللی برای یک کشور در بر داشته باشد.
محمود آقادوستی
کارشناس صنعت